سلام و سلام و سلام. اول به شماها که نوشته هامو می خونید و دوم به خودم. از صبح شروع کنم به گفتن. با اینکه دیشب ساعتمو کوک کردم که ساعت ۷.۳۰ صبح بیدار شم، طبق معمول تنبلی کردم و یک ساعت بعد یعنی ساعت ۸.۳۰ بیدار شدم و این یعنی تکرار اهمال کاری هام. البته یه نکته ی جالبی رو فهمیدم و اون این بود که تا زمانی یه بازه ی زمانی مشخص نکنم برای کارم، ظاهرا این روند ادامه داره. مثلا باید بگم از ۷.۳۰ تا ۸.۳۰ باید ورزش کنم و از ۸.۳۰ الی ۹.۳۰ باید مطالعه کنم.
قانون
یه قانون داریم به اسم قانون … (الان فراموش کردم، بعدا بهتون می گم) ولی منظورش اینه که وقتی برای انجام کاری بازه ی زمانی تعیین نکنی، اون کار می تونه تا بینهایت کش بیاد و من اینو کاملا احساس کردم. از دیشب توی لیست کارهایی که باید انجام می دادم چند تا مطلب نوشتم که الان می خوام بهتون بگم که چند تاشو عملی کردم و انجامشون دادم.
روال انجام کارهام
بعد از صرف صبحانه، سیستم را روشن کردم و چسبیدم به طراحی سایت (ب ع م) که فکر می کنم از اوایل هفته ی قبل کار طراحی و محتوا گذاری این سایت به تاخیر افتاده بود و الان که دارم این مقاله رو می نویسم ساعت ۱۲:۲۲ شب هست و من حدود ساعت ۱۲:۰۳ شب، بلاخره کار وبسایت را تموم کردم (البته امروز مسئول هماهنگی سازمان شونن با من تماس گرفت و گفتم دارم کارتونو انجام میدم). آدرسشو میذارم اگه دوست داشتین می تونید بررسیش کنید. سایت بسیج علمی، پژوهشی و فرهنگی استان مازندران (بابت طراحی این سایت ۵ میلیون تومن قرارداد بستم و خداروشکر ولی خیلی طول کشید. برای دیدن سایت هم می تونید روی اسم نوشسته که به رنگ آبی هست کلیک کنید.)
لب تاپ جدیدم
کلا امروز روی این سایت کار کردم، برای روز چهارشنبه ی هفته ی قبل یه لب تاپ سفارش دام به مبلغ ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار تومن. core i7 با ۲۵۶ گیگ هارد ssd و رم ۸ گیگ و کارت گرافیک ۲ گیگ ان ویدیا و صفحه نمایش ۱۵.۶ اینچ. البته استوک سفارش دادم و تضمینی هست. امیدوارم که لب تاپش خوب باشه. ۷ روز ضمانت تست داره. امروز صبح پیگیر شدم از بابت ارسالش، که بهم گفتم: امروز یعنی شنبه بسته بندی می کنیم و فردا برام ارسال می کنیم.(حس خوبی دارم.) البته امروز صبح یه خبر خوش دیگه هم بهم رسید و همسرم از اداره ی پست، گذرنامه ی زیارتی پسرهامو گرفتن. یعنی همه مون الان گذرنامه داریم و انشالله برای ۳۱ م که میشه مصادف با سه شنبه، بریم سمت مرز مهران و بعد هم بریم نجف و پیاده روی اربعین.(انشالله)
برگردیم به بحث مون. امروز به مراتب نسبت به دیروز و پریروز، ذهنی بازتر و آرومتر داشتم. چون کلا مشغول انجام این کار بودم و تمرکز کامل مردم روی این کار. البته فکر نمی کردم امروز تموم بشه. امروز بعدازظهر، یکی از دوستان خانوادگی مون تماس گرفتن و من هم ایشونو به شام دعوت کردم. ایشون ساعت ۶.۳۰ غروب تشریف آوردن و من دیگه نتونستم کاری انجام بدم و می بایستی با ایشون می شستم و صحبت می کردیم.
اما اگه بخوام به سلسه کارهای برنامه ریزی شده ی دیشبم اشاره کنم، عملا فقط یک کار از ۸ کاری که نوشته بودمو انجام دادم و به کارهای دیگه م نرسیدم. این کاری هم که امروز انجامش دادم، نمیگم برام مفید نبوده ولی تاثیری در پیشرفت آینده م نداشته و صرفا یه مقدار پول برام آورده. من هدف آینده مو روی کسب درآمد از وبسایتم برنامه ریزی کردم و انشالله که بتونم توی همون مسیر قدم بردارم و تا الان که نتونستم مجددا کارمو شروع کنم. انشالله کارهای باقیمانده ی امروزو فردا انجام میدم و تمومشون می کنم.
انجام کارهای عقب افتاده
البته یه دلیل دیگه ای که وجود داره اینه که، من از قبل کارهای عقب افتاده ی دیگه ای دارم که باید اونهارو انجام بدم و تا انجامشون ندم نمی تونم به درستی کارهای مهم و تاثیر گذار در آینده مو به صورت درست انجام بدم.
گزارش نویسی
این نوشتن، بهم کمک کرد که تا به اینجا به بعضی از تنبلی هام غلبه کنم و همین که خودمو مقید به نوشتن گزارش کارها، برنامه هام کردم خیلی امیدوار کننده ست. احساس می کنم دامنه ی لغات گفتاریم داره بیشتر میشه. انگار بعضی از کلمات دارن ناخودآگاه به ذهنم می رسند و سرعت تایپ کردنم هم خیلی زیادتر شده.
فرصت سوزی با اهمال کاری
برای فردا قصد دارم کارهایی که دیروز نتونستم انجامشون بدمو انجام بدم، و درضمن برم و سایتی که طراحی کردمو به مشتری تحویل بدم و تسویه حساب کنم. انشالله. البته یه وبسایت دیگه هم سفارش دارم که به دلیل پیچیدگی های بیشتر قیمت اون وبسایت خیلی بیشتره. البته من سایتو زدم، دامنه رو خرید کردم. هاستشو خریدم ولی خب این اهمال کاریم باعث شده توش محتوا نزارم. و مشتری هم فعلا چند باری زنگ زده و خبر وبسایتشو گرفته و منم دلیل و بهانه آوردم که در حال انجام هستم و یا گاهی توپو توی زمین ایشون انداختم که م ن منتظر عکس های شما هستم و از این دست موارد. ولی خداییش من هم وقتشو داشتم و هم انرژی شو که این سایتو تمومش کنم ولی بسوزه پدر این تنبلی و اهمال کاری که منو ول نمی کنه.
واقعا الان خیلی امیدوارم. چون دارم تغییراتمو حس می کنم. ذهنم، امروز ظهر داشت به بیراهه می رفت. شاید در کمتر از چند ثانیه جلوشو گرفتم. چون قرار شده با خودم صادق باشم و هر اتفاقی که نذاره کار انجام بدمو بنویسم. ناگفته نماند امروز حدود ۲۵۰ بار طناب زدم. البته طناب زدنو دوست دارم و یه مقدار جزئی هم توش تسلط دارم(ادعا نمی کنم… بهرحال مبتدی هستم توی این راه).
به دلیل اینکه زیاد نشستم، الانی که دارم این مطلبو ساعت ۱۲:۵۱ شب می نویسم، کتفام، چشمام و کمر و باسنم درد می کنن و به همین دلیل خیلی دوستدارم برم بخوابم. ناگفته نماند، یه بار سیستمو خاموش کردم و می خواستم برم بخوابم ولی به خودم گفتم این یه بارو تا آخر ادامه بده و ول نکن. شاید موفق بشی. واسه همین رفتم یه لیوان آب خوردم و مجددا سیستم را روشن کردم و الان دارم این مطلب رو براتون می نویسم.
لیست کارها
لیست کارهایی که فردا باید انجام بدمو براتون می نویسم.
- ساعت ۸:۰۰ گوشی مو کوک کردم که بیدار شم، صبحونه بخورم و برم ساری که وبسایتو تحویل بدم و تسویه حساب کنم.
- وبسایت جدید (سیمیا دات کام) را شروع کنم و یه قسمت هایی از کارهاشو انجام بدم.
- فعالیتمو توی کانال شروع کنم (قرار بود امروز باشه، که متاسفانه نشد و نتونستم – البته وقت داشتم و خیلی زیاد روی سایت تمرکز کردم. باید یاد بگیرم وقتمو تقسیم کنم و افراط و تفریط نداشته باشم.)
- رونمایی از دوره ی رایگانم
- ضبط ۲ تا ویدئو برای دوره ی طراحی سایت بدون کد نویسی به اسم: ماشین پول سازی
- یادداشت توسعه ی کسب و کارم (حداقل اینو انجام دام و حس خوبی بهم داده و انشالله واسه فردا هم براتون می نویسم)
- نوشتن یه مقاله در سایت کلاگر، در بخش چطور؟
گذر سریع عمر
یه نکته بگم: انقدر زمان سریع می گذره که من هنوز وقت نکردم که اون مقاله هارو و اون دوره ی آموزش گذاری هدف گذاری رو که توی چالش روز دوم بهش اشاره کردمو بخونم و ببینم. ناگفته نماند، من یه بار این دوره ی هدف گذاری رو از آقای بهرامپور گوش کرده بودم و آشنایت داشتم و این سری می خواستم به صورت تکملیی این مطالب را گوش کنم و در عین حال یادداشت کنم وآینده مو طبق اون جلو برم.
البته یه دوره ی آموزشی راه اندازی کسب و کار خریدم با قیمت ۴۹۰ تومن. واقعیتش فقط دو یا ۳ تا از جلسات اولشو نگاه کردم و هنوز نرسیدم که الباقی شو نگاه کنم و این هم یکی از ضعف هامه که باید اصلاح کنم.
امیدوارم با برنامه ریزی، مداومت و استمرار و حفظ انگیزه م بتونم این روند زندگی مو که دائم درجا زدن بودو اصلاحش کنم و از شما هم می خوام این روندو اگه تو ی زندگی تون دارید اصلاح کنید و برای موفقیت هاتون برنامه داشته باشیم. خیلی سخته وقتی از خودت می پرسی، کارهایی که قرار بود انجام بدی رو انجام دادی؟ و در جواب بگی: نــه و سخترش اینه که اینهارو بنویسی تا دیگران هم ببینند.
ولی من به خودم و به شما قول می دم که ایم مسیرو اصلاحش کنم.
خلاصه و نتیجه گیری
امروز با اینکه فقط روی یک کار متمرکز شده بودم و اون مارو به درستی به پایان رسوندم و الان انرژی زیادی دارم. ولی باید یاد می گرفتم که باید قسمتی از کاری رو انجام می دادم که برای آینده ی کاری و مالیم هم مهم باشه و موجب پیشرفت در کوتاه مدت و در بلند مدت بشه. انشالله از فردا این مسیرو هم اصلاح می کنم. انشالله همیشه موفق باشید و به آرزوهاتون برسید. من برای شما دعا می کنم و امیدوارم شماها هم برای موفق شدنم دعا کنید. ارادت